16 مرداد 1388
رمان جانورها، نوشته جويس كرول اوتس از زندگي يك دختر دانشجو و كنجكاويهايش حكايت ميكند.
جيليان دختر دانشجويي است كه در زندگي خصوصي استاد ادبياتيش آقاي هرو و همسرش كنجكاوي ميكند. قصه از زبان او روايت ميشود. دوركاس همسر آقاي هرو، هنرمندي مجسمهساز است كه مجسمههاي زشت و زمختي از چوب ميسازد. اين تابوها و توتمها مثل انسانهاي زشت با سر و بدني بدقواره هستند كه انگار بينندهها را مسخره مي كنند. نمايش اين تابوها در دانشگاه جنجال برپا ميكند. چون سازندهشان، مجسمهها را مثل ديگران جانور ميداند. اين جسارت او حساسيتهاي زيادي را در دانشكده باعث ميشود. عده زيادي به او اعتراض ميكنند. از طرف ديگر راوي قصه به او حسادت ميكند و مرتب او را تعقيب ميكند. در قصه اتفاقهاي عجيب ديگري مثل آتشسوزيهاي مرموز اطراف دانشكده و اتاق هرو اتفاق ميافتد و باعث ميشود كه همه به هم شك كنند. در قسمتي از اين كتاب ميخوانيم: «مجسمهاي بود از يك انسان كوچك اوليه. خيره نگاهش ميكردم و از نفرت تنم ميلرزيد. ميخواستم بروم و ولي جاذبهاي نحس مرا بازگرداند. متوجه شدم كه دوباره به توتم خيره شدهام. برگشتم و مقابلش ايستادم. مثل يك مادر مرا صدا زده بود: جيليان! نترس، ما جانور هستيم، بايد به هم دلدراي بدهيم!» كتاب جانورها را حميد يزدانپناه ترجمه و انتشارات افق منتشر كرده است. اين كتاب در 176 صفحه و 2 هزار شمارگان با قيمت 3 هزار تومان روانه بازار كتاب شده است.
خبرگزاری فارس
|