قهرمان قصه «مرد است و احساسش» يك خوانند اپرا است. با اينكه شغل او در زمره كارهاي هنري قرار مي‌گيرد، اما از زندگي و شغلش دلزده است او هيچ فرقي بين خود و ديگراني كه هميشه در مسافرت هستند نمي‌بيند.
داستان با روايت خوابي شروع مي‌شود، خوابي كه ماجراهاي 4 سال قبل راوي را در ذهنش زنده مي‌كند.
3 ماه قبل راوي در قطار با يك زن و دو مرد آشنا مي‌شود. هر يك از آنها به نظر او ظاهر و رفتاري عجيب دارند يكي افسرده است و ديگري روانپريش به نظر مي‌رسد. از اين 3 نفر، مانور و ناتاليا زن و شوهر هستند و داتو همدم و مونس زن، تا او را از ناراحتي‌هاي فكري نجات دهد كه آزارش مي‌دهد.
راوي در طول ماجرا، با اين 3 تن در يك هتل اقامت مي‌كند و همين زمينه ديدارهاي بعدي و آشنا شدن با سرگذشت اين افراد را فراهم مي‌كند.
در قسمتي از كتاب مي‌خوانيم:
«پاريس به ظاهرا عجله دارد كه همه چيز را به آدم بگويد. انگار شهر مي‌داند كه تنها اميدش براي به دست آوردن دل مسافر همين شكوه و سر و صداي بي‌حساب است. لذا جايي براي انتظارهاي مدت‌دار، خودداري و سكوت باقي نمي‌گذارد و به مسافر فرصت كوچك‌ترين اميد خيالي، خلاق نمي‌دهد»
اين كتاب را پريسا شباني دارياني به فارسي ترجمه كرده و نشر افق آن را منتشر كرده است.
«مرد است و احساسش» در 208 صفحه و 2 هزار شمارگان با قيمت 3 هزار و 500 تومان روانه بازار كتاب شده است.

 

 

 

 

 

خبرگزاری فارس