كتاب، آينهاي تمامنما از نوع انديشه و روح نويسنده است و خوانندگان با مطالعه هر كتاب در حقيقت، فروغ هدايت يا ظلمت ضلالت را در صحيفه وجود خويشتن ترسيم ميكنند و طريق صعود يا هبوط را ميپيمايند. امروزه به موازات توليد و انتشار كتابهاي مفيد و سازنده، شاهد رشد فزاينده چاپ و نشر كتابها و آثاري هستيم كه به صورت تاليف يا ترجمه، معنويتهاي نوظهور و افكار و انديشههاي وارداتي در حوزه علوم روحي رواني را در قالب الفاظ و عبارات جذاب، از گوشه و كنار جهان به سوي جوامع اسلامي سرازير ميكنند.
در اين شرايط بايسته است كه فرهيختگان و انديشمندان جامعه، پژوهشگران و دانشجويان جواني را كه با شور و اشتياق فراوان جذب عبارات به ظاهر زيباي چنين كتابهايي ميشوند و صعود به قلههاي كمال را از راه مطالعه آنها ميجويند، نسبت به خطرات گسترده عقيدتي و فرهنگي اين مساله كه مصداق بارز تهاجم فرهنگي است، آگاه سازند و با بياني مستدل و منطقي فروغ بيداري را براي آنها فراهم آورند. از اين رو، آنان كه در وادي عرفان اصيل رحماني و معنويات ناب اسلامي ميباشند، شايسته است كه به اين امر مهم توجه داشته باشند تا به بيراهه نروند و به حرمان از معارف حقه الهي دچار نشوند.
نگارنده در اين نوشتار، به طور مختصر از منظر عرفان اسلامي كه معيار وسمبل عرفان حقيقي ميباشد، به آسيبشناسي ترويج چنين آثاري پرداخته است.