3خرداد 1388
«شش شخصيت در جستوجوي نويسنده» متن يكي از نمايشنامههاي لوئيجي پيراندلو است كه داستان تمرين يك نمايش است.
زماني كه تماشاگران وارد سالن تئاتر ميشوند تا نمايش «شش شخصيت در جستوجوي نويسنده» را ببينند، با يك صحنه تاريك و تقريبا خالي روبهرو ميشوند. يك نردبان، چند صندلي و ميز مخصوص مدير صحنه، تمام اسباب اين صحنه را تشكيل ميدهند. اين نمايشنامه نه پرده دارد و صحنه آن هم عوض نميشود. تماشگر ابتدا گمان ميكند انگار نمايشي در كار نيست. بازيگران، كارگردان و عوامل صحنه كم كم سر و كلهشان پيدا ميشود و پس از كلي كلنجار رفتن با هم و آماده كردن صحنه شروع به تمرين ميكنند و اين تمرين نمايش، قصه نمايشنامه است. اين نمايش مانند ديگر نمايشهاي پيراندلو سبكي ويژه خودش دارد. چيزي ميان تظاهر و واقعيت. در اين نمايشنامه نيز مانند ديگر نمايشنامههاي او مسئله جنون مطرح است. تماشاچي در اين نمايش نيز گيج ميشود هر چند ميتوان خط سير منطقي را ميان قصه نمايش پيدا كرد. در يكي از ديالوگهاي پدر نمايش ميخوانيم: «نويسندهها اغلب رنج شخصيتهاي خود را پنهان ميكنند وقتي شخصيتها زنده هستند، يعني واقعا زنده هستند و مقابل نويسنده قرار گرفتهاند.... وقتي شخصيتي آفريده ميشود بلافاصله از نويسندهاش فاصله ميگيرد و مستقل ميشوند.» كتاب «شش شخصيت در جستوجوي نويسنده» را بهمن فرزانه به فارسي ترجمه و انتشارات كتاب پنجره منتشر كرده است. اين كتاب 116 صفحهاي با شمارگان هزار و 650 و قيمت 2 هزار و 500 تومان در بازار كتاب است.
خبرگزاری فارس
|