1387/04/12
چهاردهم تيرماه همزمان است با روز قلم، كه از سال 1382 در تقويم رسمي كشورمان ثبت شده است.
خبرنگار (ايسنا)، به اين مناسبت با تعدادي از اهالي قلم گفتوگو كرده است.
اسماعيل فصيح - داستاننويس پيشكسوت -
با تأكيد براينكه هر كسي نميتواند قلم به دست بگيرد، گفت: در وهلهي اول، نوشتن، استعداد و نبوغ دروني ميخواهد. هركسي نميتواند تصميم بگيرد كه بلند شود و شروع به نوشتن كند. بايد چيزهايي در درون انسان از كودكي، جواني و تماس با اجتماع وجود داشته باشد و به مرحلهاي برسد كه ديگر نتواند آنرا در خود نگه دارد و بر روي كاغذ پياده كند. البته آن هم مسلما آموزش ميخواهد. كساني كه آموزش اين كار را ميبينند، چه در دانشگاههاي ايران و چه در خارج از كشور، عمل و كارشان قابل قبول و ماندگارتر است.
فصيح در ادامه متذكر شد: معتقدم نويسندگان تا اندازهاي رسالت قلم را انجام ميدهند. احمد محمود، محمود دولتآبادي، صادق چوبك و ديگر كساني كه قبلا بودهاند، دردهايي داشتهاند كه بايد آنها را به نحوي پياده ميكردند و حالا اين كار ممكن است در قالب شعر و يا در قالب داستان اتفاق بيافتد و به روي كاغذ بيايد. اما اين هم هست كه نميتوانند هرچه را كه خواستند، بنويسند.
او همچنين يادآور شد: بعد از چاپ اول «زمستان 62»، براي نوبتهاي بعدي تز آنرا نپسنديدند و تا 10 سال توقيف بود؛ اما اميدوارم من به عنوان نويسنده رسالتم را به انجام رسانده باشم. نويسندگان ديگري را هم سراغ دارم، كه نام نميبرم؛ اما ميدانم درد اجتماع را ميگويند و مينويسند و اصل كار هم همينطور بايد باشد.
از سوي ديگر، امين فقيري - داستاننويس پيشكسوت -
در توضيحي گفت: وقتي كتابهايي ميماند و اجازهي انتشار پيدا نميكند، چه تعبيري از روز قلم داريم؟ به عنوان نويسنده، رو به هركجا ميكنم، بنبست است. چه بگويم وقتي كتاب چاپ نميشود و از هر ناشري بين 15 تا 60 عنوان اثر در انتظار دريافت مجوز مانده است؟ قلمي وجود ندارد كه از آن تعريف و صحبت كنيم. گاهي خيلي نااميد ميشوم؛ اما آنهايي كه هدفي دارند، كاري به اين جريانات ندارند و مينويسند.
او در ادامه افزود: نويسنده بايد آنچه را كه مربوط به اجتماع است، بنويسد و روي كاغذ بياورد، كه روزي منتشر شود تا بعد احساس پشيماني نكند و به خود نگويد كه چرا ننوشتم و برخي سالها و واقعهها را از دست دادم.
عبدالمحمد آيتي - نويسنده و مترجم نهجالبلاغه -
نيز خاطرنشان كرد: در قرآن به قلم سوگند خورده شده است؛ پس قلم مورد ستايش است و فرهنگ بشري به وسيلهي كتابت به وجود آمده است.
او به موضوع حقالتأليف هم اشاره كرد و افزود: اگر امروز كتابي نوشته ميشود، بايد ديد حقالتأليفش چقدر است؛ چون زندگي بسياري از روي همين حقالتأليفها ميگذرد. قلم و نويسنده هميشه مورد ستايش و احترام بودهاند؛ اما بيشتر براي خود اهل قلم و طيف نويسندگان. مثلا نادر ابراهيمي نويسنده بود و داستان مينوشت و بسياري كه او را ميشناختند، از مرگش متأثر هم شدند. اهل قلم براي آنها كه با كتاب سر و كار دارند، بزرگ و محترماند و از ديگران نبايد انتظار داشت.
همچنين سيدعبدالله انوار - مصحح پيشكسوت -
دربارهي جايگاه قلم، نوشتن و نويسنده به ايسنا گفت: اگر به قلم احترام بگذارند، نوشتن از موفقترين كارهايي است كه در تاريخ بشر صورت گرفته است. بشريت هرچه دارد، از قلم و ذهن دارد. اگر به آن احترام بگذارند، خوب است. حتا انبيا (ع) هم حرفهايشان را با قلم گفته و آوردهاند. قلم هميشه محترم بوده و اميدوارم در آينده هم همين وضع ادامه داشته باشد.
عبدالحسين حائري - ديگر مصحح پيشكسوت -
هم گفت: واضح و روشن است كه هركسي كه با قلم سر و كاري دارد، درك بهتري از مسائل دارد. تمام ملل جهان از قلم، نوشتن و آثارش بهرهور شدهاند. نوشتن آثار بزرگي دارد. در قرآن به قلم قسم خورده شده و معجزهي بزرگ پيامبر (ص) ما كه قرآن است و اساسش قلم. در آياتي كه در اول برخي سورهها آمده است، مثل الم يا الر؛ اينها يعني قلم، يعني نوشتن، يعني وسيلهي حمل علم. بزرگترين اثر قلم اين است كه از نسلي به نسل ديگر، ناقل علم است.
حائري با اشاره به اينكه قلم امروز كامپيوتر است و وسيلهي تعليم و نقل علم، عنوان كرد: اينكه آيا در جامعهي امروزمان، وظيفهي قلم به درستي انجام ميشود، بايد گفت وظايف هميشه كم و بيش به انجام ميرسد.
|