20 اسفند 1387
دكتر نعمتالله فاضلی استادیار انسانشناسی و مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی و پژوهشگر وابسته مدرسه مطالعات شرق و آفریقای دانشگاه لندن است. وی در زمینه فرهنگ معاصر ایران، سیاست فرهنگی، مطالعات علم و آموزش عالی و مردمنگاری بریتانیا كار میكند.
از وی تاكنون مقالات و كتابهای متعددی منتشر شده است. كتاب «ابعاد سیاسی فرهنگ در ایران: انسانشناسی، سیاست و جامعه در قرن بیستم» او به زبان انگلیسی توسط انتشارات راتلج در ۲۰۰۶ منتشر شده و این كتابهایی همچون «فرهنگ و دانشگاه: منظرهای انسانشناسی و مطالعات فرهنگی»، «انسانشناسی مدرن در ایران معاصر» منتشر كرده است، اما از وی به تازگی كتابی باعنوان "مدرن یا امروزی شدن فرهنگ ایران" توسط انتشارات پژوهشكده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، به چاپ رسیده است كه مورد تقاضای خیلی از علاقمندان به مطالعات فرهنگی شده است. "كتاب حاضر مجموعه ای مطالعات موردی مردم نگارانه است كه به بررسی و بازنمایی انسان شناسانه فرآیندهای مدرن یا امروزی شدن در ایران معاصر، از منظر مطالعات فرهنگی می پردازد." این جمله، جمله آغازین مقدمه كتاب "مدرن یا امروزی شدن فرهنگ ایران" است كه نویسنده به وسیله آن به كوتاهترین شكل ممكن كتاب خود را به خواننده معرفی می كند. جمله ای كه به شكلی كاملا منسجم و گویا، موضوع كتاب را شرح می دهد. "مدرن یا امروزی شدن فرهنگ ایران"، داستان تغییرها، تحولات و "شدن"هاییست كه جامعه و فرهنگ ایران در گذار از جامعه كاملا سنتی دیروز به جامعه شاید مدرن فردا، امروز آن ها را تجربه می كند. داستان تطوراتی كه به ما نشان می دهد "هست"هایی كه امروز در اطراف خود می بینیم، حاصل "شدن"هاییست كه هزار و یك عامل مختلف آن را رقم زده و "بودن"هایی را پشت سر گذاشته كه شاید امروز تصور آنها نیز برای ما سخت است؛ همان طور كه تصور "هست"های امروز برای مردمان دیروز سخت بوده. كتابی كه سعی دارد به ما نشان دهد فرهنگ امری ایستا نیست و همیشه و همیشه در حال "شدن" است. بخش های مختلف این كتاب، هر كدام به موضوعی از هزاران موضوع فرهنگ جامعه امروز ایران می پردازند كه همه این موضوعات در یك چیز مشتركند: امروزی شدن. نویسنده در كتاب "مدرن یا امروزی شدن فرهنگ ایران" پس از مقدمه ای كه در آن به طور كلی مقصود خود را از امروزی شدن بیان می كند و به شكلی اجمالی دیدگاههای مختلف درباره مدرنیته و در نهایت سیمای مدرنیته ایرانی را شرح می دهد؛ در دو بخش كلی "ابداع مجدد سنت ها" و "رسانه ای و فناورانه شدن فرهنگ" به فرایند امروزی شدن در موضوعات مختلفی چون خانه، روستا، مسجد، باورهای عامیانه، نوروز، آموزش و پرورش و فوتبال می پردازد. اختصاص دادن یك بخش كامل و مجزا با محوریت رسانه ها و فناوری جدید، و همتراز قرار دادن آن با بخش اول (امروزی شدن سنت ها) خود نشان از نقش بسیار مهم و انكارناپذیر فناوری و رسانه در فرایند مدرن شدن فرهنگ ایران دارد. نویسنده همان طور كه خود می گوید سعی كرده است از راه ارائه «توصیف فرهنگی» از وضعیت پارههای معینی از فرهنگ معاصر ایران، فرآیندهای مدرن شدن ایران را نشان دهد. این اثر به فصل های متمایز و مستقلی تقسیم شده است كه هر كدام به یك موضوع مجزا می پردازد. نویسنده این ویژگی را از امتیازات اثر می داند كه هر فصل را می توان به شكل مستقل مورد مطالعه قرار داد، اما این امتیاز در عین حال نقصی برای این اثر محسوب می شود. چرا كه كتاب را از یك كلیت منسجم به مجموعه مقالاتی بدل كرده كه صرفا به دلیل وجود شباهت در رویكرد پرداختن به آنها، در كنار هم گرد آمده اند. علاوه بر آن نثر و شیوه نگارش در هر مقاله متفاوت با دیگر مقاله هاست. این استقلال و مجزا بودن مقالات از یكدیگر باعث می شود خواننده در آغاز هر فصل با یك مقدمه یا یك طرح مسئله جدید رو به رو شود و در پایان هر فصل هم با یك نتیجه گیری جدید؛ و این در حالیست كه كتابی كه پیش روی خود دارد "مجموعه مقالات" نام نداردو انتظاری كه از چنین كتابی می رود این است كه با یك مقدمه واحد شروع شده، مصادیق متنوعی را از یك موضوع (فرهنگ و امروزی شدن آن) عنوان كند و دست آخر هم از همه این مصادیق به نتیجه ای واحد (هر چند مفصل و دربرگیرنده همه مصادیق) برسد. موضوعات گزینش شده در كتاب از این قرارند: ۱) مدرن شدن خانه این فصل با بررسی نقش ها و كاركردهای خانه، و نیز پرداختن به تحولاتی كه خانه پشت سر گذاشته است (به شكل موردی) و در انتهای فصل نیز با توصیف مردم نگارانه ای از خانه پدری نویسنده، امروزی شدن خانه و باورها و سنتهای ما نسبت به مفهوم خانه را به روشنی توصیف می كند. البته از نقاط ضعف این فصل مقدمه بیش از اندازه طولانی و تشریح چند صفحه ای از تصمیم و هدف نویسنده در این مقاله است. و همچنین تكیه بیش از اندازه نویسنده بر اهمیت توصیف مردم نگارانه اش از خانه پدری. ۲) امروزی شدن روستا در این فصل به ویژگیهای گذشته و حال روستا با تكیه بر "ایران" پرداخته می شود، و به سیر تاریخی تاثیر گذار بر فرایند امروزی شدن از جمله سیاستهای دولت، بالاخص اولین دولت - ملت مدرن در ایران، نیز اشاره می شود. در این فصل كوتاه، نویسنده توصیفی از روستای زادگاه خود نیز ارائه می دهد. ۳) امروزی شدن مسجد نویسنده در این فصل عنوان می كند كه مساجد در تمام جهان اسلام و از جمله ایران، تغییرات زیادی از نظر معماری، مصالح ساختمانی، نمادهای هنری، كاركردها و نقشهای آن تجربه كردهاند. (همان) علاوه بر آن از برجستگی های این فصل موضوع منحصر به فردیست كه كمتر كسی تا به حال به این موضوع پرداخته بوده است. ۴) امروز شدن فرهنگ عامیانه در این فصل نیز مانند فصل قبلی نویسنده قصد پرداختن به موضوعی را دارد كه كمتر به شكلی علمی به آن پرداخته شده است؛ اما آن توفیقی را نمی یابد كه در فصل امروزی شدن مسجد به آن دست پیدا می كند. خود نویسنده نیز در انتهای مقاله با اشاره به نوشته شدن آن بر اساس یك "مردم نگاری فوری" و گفتگو با افراد محدود برای نگارش آن، از خواننده خواسته است كه محتاطانه تر این مقاله را به نقد بكشد. اما با وجود انتقادات زیادی كه به این مقاله وارد است، طرح كلی و پیش زمینه خوبی راجع به موضوع فال بینی پیش روی خواننده می گذارد. از نقاط ضعف این مقاله منحصر كردن فرهنگ عامیانه به موضوع فال بینی است. ۵) امروزی شدن نوروز در این فصل همانطور كه در عنوان مقاله به آن اشاره شده، بر روی تحولات و نمودهایی كه نوروز در كشورهای دیگر بالاخص بریتانیا دارد، تكیه شده است. كه پرداختن اینچنینی به این موضوع، تلویحا به پدیده مهاجرت و پی آمدهای آن نیز اشاره می كند. ۶) امروزی شدن فرهنگ ایران از راه دیجیتال در بخش دوم كتاب و در این فصل بر خلاف فصل های گذشته به موضوعی از موضوعات فرهنگ پرداخته نمی شود بلكه نقش دیجیتالی شدن در عرصه هایی چون اجتماع، سیاست و فرهنگ به شكلی كلی مورد بررسی قرار می گیرد. متاسفانه این مقاله با عدم تدقیق مفهوم دیجیتالی شدن، و جدا نكردن رادیو، تلوزیون، رایانه، ماهواره و اینترنت از یكدیگر به توفیق زیادی در تشریح دیجیتالی شدن فرهنگ دست نیافته است. ۷) امروزی شدن از راه فناوری در این فصل كوتاه اما مفید و موجز، به توضیح و توصیف مقاوت های فرهنگی كه جامعه ایران در مقابل فناوری های جدید از خود نشان داده پرداخته می شود. ۸) امروزی شدن آموزش و پرورش این فصل كه باتكیه بر نقش رایانه در كلاس های درس امروز نگاشته شده، با وجود كوتاه بودن در عین حال دیدی همه جانبه به نقاط قوت و ضعف این پدیده دارد. ۹) رسانه ای شدن فوتبال در ایران در این بخش كه از معدود بخشهاییست كه به امروزی شدن موضوعی نمی پردازد بلكه به موضوعی مولود امروز می پردازد، به ورزش به طور كلی و به فوتبال به طور اختصاصی پرداخته می شود. همچنین این مقاله به تاریخچه پیدایش آن، مقاومتهایی كه برای پذیرش آن وجود داشته است و گسترش و عمومیت آن از طریق رسانه ها می پردازد.
|