کتاب :: نگاهي به مجموعه داستان«چوب خط»نوشته محسن فرجي
نگاهي به مجموعه داستان«چوب خط»نوشته محسن فرجي
گرد جنگ بر دامن بشر
5 تير 1387
مجموعه داستان«چوب خط»دومين مجموعه از محسن فرجي است كه در اغلب كارهايش ردي از عنصر جنگ در زمان و مكاني با ابعاد كلي ديده مي شود._
چه كند نویسنده اي كه رسالت اش بیان زمانه است ، زمانه اي كه دولت ها مدام با هم در گیر می شوند وجنگی در نا كجا آبادي از جهان هستي شكل می گیرد و انسان ها می میرند، چه فرقی می كند با گناه یا بی گناه؟ مهم این است كه نفسی قطع می شود، ویرانی می آید. غروب انسانیت، زندگی، خاك و در این گير ودارنویسنده می آید و می نویسد، می نویسد تا آنجا كه شاید طلوعی و صبحی پديدار شود.
دربعضي از داستان هاي فرجي گرد جنگ همه جا منتشرشده واودرد آدم ها ي درگیر آن را می داند و از همين دانستن است كه داستان ها شكل می گیرند.
آدم هایی معصوم در «آن» داستانی ساخته فرجي گاه خشن و بی ترحم در پس زمینه شخصیتی شان، آدم هايي هستند كه درلایه های زیرین روزگار شان خرد شده اند، مرده اند و یا در حال احتضارند . آن ها نویسنده را به مدد گرفته اند تا آن ها را قبل از تمام شدن بیرون بكشد و بنویسد تا شاید قبل از آن كه به انتهاي راه خود برسند دیده شوند و زنده بمانند.
نویسنده جنگ را همچون موتیفی خشن، نسیمی گرد باد گونه و زلزله ای بر اندازنده به زندگی شخصيت هاي داستاني خود فرستاده و با شگردی تازه روان آن را به رُخ می كشد.
فرجي در يكي از داستان ها عنصر جنگ را به شكلي نا محسوس در پس زمینه نفس گيرویلچری كه به بالا هل داده می شود تصوير كرده كه مسير دشوار انسان هاي بر جاي مانده از جنگ را القا مي كند و سويه هاي ديگر اين نگرش در چند داستان ديگر با تصوير اسبی كه روده هایش آویزان است، قاطری موجی، پیغامی كه نیامده ، كاغذی پرز داده كه شماره تلفنی قدیمی بر آن نوشته شده و ... ارائه كرده است.
اين نويسنده در ارائه تصویری تأثیر گذار و موفق از آدم های جنگ و پس از جنگ در داستان های خود به ایجازی می رسد كه زیبایی و تأثیر گذاری اثر را دو چندان می كند.
فرجي در اغلب كارهاي اين مجموعه بدون آزار دادن خواننده اش يكراست بر سر اصل مطلب می رود و هر توضیح و سخنی را در جهت اصل مطلب بیان می كند .
همینگوی معتقد بود:« اگر به حذفی كه در متن خود انجام می دهید مطمئن هستید بدانید كه همان قسمت حذف شده قدرت داستان شما را دو چندان خواهد كرد» و این همان چیزی است كه جدای از موقعیت داستان های مجموعه چوب خط آن ها را قابل تأمل و تحمل می كند.
شخصیت های داستانی فرجی آدم هایی نیستند كه زياده گويي كنند و بر همين اساس فضایی پر تنش و ملال آور را در هيچ كدام از داستان ها شاهد نيستيم .
نویسنده در اين مجموعه هيچ گاه وجود خود را به زور به داستان ها تحمیل نمی كند كه يكي از محاسن كارهاي اوست،از سوي ديگر آدم هایی كه هیچ وقت حالشان خوب نیست مطمئناً داستان هایی را می سازند كه آن آشفتگی درونی و حول و هراس ابدی وجود شان به خواننده منتقل شود وخط به خط دركشان كند تا آنجا كه چوب خط زندگیشان پر شود وبايد گفت كه فرجي به خوبي از پس خلق چنين افرادي بر آمده است.
دیگر داستان های فرجی در این مجموعه به مسائلی سوای جنگ و مربوط به گیر و دار زندگی، اجتماع و آدم های روز دوران اوهستند ، داستان هایی كه البته مي توان در آن ها هم رد همه گیر و همه جا گستر جنگ را به راحتی جستجو كرد.
داستان ها ي غير جنگي فرجي در روایت و قدرت داستاني یك پله عقب تر از داستان های متأثر از اين مسئله قرار می گیرند، اما در میان آن ها كارهایی هم یافت می شود كه بكر و دوست داشتنی هستند. داستانهایی چون« ظلمات »، « خیلی هم عجیب نیست » و « روزگار برزخی آقای دُرچه پیاز ».
داستان «در ظلمات» لحظه به لحظه با وقوع حادثه پر تپش تر و پر هیجان تر از قبل پیش رفته تا آنجا كه حتی باد هم در قالب يك شخصيت به كمك این فضای خاكستر وارو آتش زیر خاكستر می آید.
فرجی دربعضي از داستان ها و خلق شخصیت های داستانی به آثار « بيژن نجدی » نزدیك می شود و آدم های او هم در گیجی، تنهایی و معصومیت همیشگی دست و پا می زنند. آن ها در عین قاتل بودن خود مقتول و در عین با هم بودن تنها هستند.
نویسنده با رنگ شاعرانه ای كه در جای جای متن به آثارمی زند به نثری روان، آهنگین، كلامی دوست داشتنی و یكدست و استعاره هایی زیبا دست می یابد، او از شعار زدگی – درد امروز ادبیات داستانی ما – تا حد ممكن پرهیز كرده و خواننده با كمي تامل با كنار هم گذاشتن همه چیز های موجود در متن به غایت و هدف نهایی نویسنده دست مي يابد.
بی شك برخی از داستان هاي اين مجموعه به بازنگری هایی نیاز دارند اما كلیت اثر خوب و قابل قبول به نظر مي رسد .
داستان « انجیر ها مال همسایه است » به عنوان بهترين كار اين مجموعه توانسته تمام دغدغه های فكری و تكنیكی نویسنده را نمایان سازد و نماینده به حق دنیای داستانی اوشود. البته نمي توان از داستان هايي چون « ویلچر به بالا هل داده می شود» و « همه چیز تمام شده، همه رفته اند » به عنوان كارهايي قابل قبول ياد نكرد.
مجموعه داستان«چوب خط» سال 1386در شمارگان2000نسخه وقيمت 1000تومان توسط نشر قطره عرضه شده است.