به گفته‌ي نويسنده، «خنده را از من بگير» رماني اجتماعي با پس‌زمينه‌اي از جنگ و مهاجرت‌هاي ناشي از آن است؛ مهاجرت‌هايي كه خود ممكن است با مشكلاتي تازه توأم شود و زيست آدم‌هاي بي‌طرف و بي‌گناه را دستخوش معضلاتي سخت‌تر از جنگ كند.
ماجراي اين رمان 14 فصلي در سال‌هاي مياني دهه‌ 60 و زماني مي‌گذرد كه جنگ ايران و عراق به شهرها كشيده شده است و در اين ميان، شهرستان كرج مهاجراني از نقاط مختلف را در خود جا داده است.
داستان از زبان راوي نوجواني روايت مي‌شود كه حوادث پيرامون و رويدادهاي اجتماعي دورانش را در ميان اتفاقات كوچه و محله‌اش مي‌جويد. او ناخواسته با شرايط اطراف به چالش مي‌رسد و سعي مي‌كند معضلات نوجوانانه‌اش را كه از محيط و آدم‌هاي آن سرچشمه گرفته است، مرتفع كند.
فصل سوم اين رمان، اين‌گونه آغاز مي‌شود: «چيكار كردي با آقا رضا؟ همين كه پامو گذاشتم تو مغازه انگار كه بخواد دزد بگيره از پشت پيشخون پريد بيرون و دور و بر مغازه رو سوكيد. گفتم پي كي مي‌گردي آقا رضا؟ گفت خر خودتي. جا خوردم. گفتم باز حالش خوب نيس با خودش داره هذيون مي‌گه. شنبه بود شايد منتظر زن آقا رحمان بود براش جنس بياره و دير كرده بود و اونم شاكي. يه نيگا زير ماشينش هم انداخت و برگشت تو. گفتم طوري شده آقا رضا؟دنبال كسي مي‌گردي؟ همچين نگاهي بهم كرد فكر كردم كس و كارش‌ رو زدم ناكار كردم كه چشاشو خون ورداشته. بايد مي‌ديديش... وحشي شده بود. عين گرگ. اصلاً حالش خوب نبود. ننم هميشه مي‌گه آدم معتاد يا بايد ترك كنه و سلامت شه يا هميشه و هر دقيقه مواد زير زبونش باشه...»
رمان 263 صفحه‌اي خنده را از من بگير انتشارات هيلا با شمارگان 1650 نسخه و قيمت 3800 تومان منتشر كرده است.

 

 

 

 

خبرگزاری فارس