«گايوس سويتونيوس ترانكويلوس» كتاب «زندگي قيصرها» را در زمان امپراتور «هادريانوس» نوشته است. آثار ديگري از اين نويسنده رومي برجاي مانده كه هر كدام گنجينهاي از رويدادها و شخصيت امپراتوران روم را نشان ميدهد. اين كتاب با ترجمه احد عليقليان شايسته تقدير چهاردهمين دوره جايزه كتاب فصل شد.
«گايوس سويتونيوس ترانكويلوس» نويسنده كتاب «زندگي قيصرها»، حدود سال 70 ميلادي در شمال آفريقا يا ايتاليا، چشم به جهان گشود و احتمالاً پس از سال 130 ميلادي درگذشت. سويتونيوس عهدهدار مناصبي در دربار امپراتوران روم بود؛ از اين رو به كتابخانههاي سلطنتي دسترسي داشت.
در شرح زندگي او نوشتهاند كه مدتي مسوول كتابخانههاي امپراتوري در روم و عهدهدار بايگاني شخص امپراتور و سرپرست مكاتبات او بوده است. اين منصبها نه تنها جايگاه ادبي و ديواني سويتونيوس را نشان ميدهد، بلكه گواه آن است كه او براي فراهم آوردن موضوعات كتابش، به منابع و اسناد گرانبهايي دسترسي داشته است.
به نظر ميرسد كه سويتونيوس، آن گونه كه تحقيقات درباره كتاب او نشان ميدهد، «زندگي قيصرها» را در زمان امپراتور «هادريانوس» (38 ـ 117 ميلادي) نوشته است. افزون بر اين كتاب، آثار ديگري از اين نويسنده رومي برجاي مانده است كه هر كدام گنجينهاي از جزييات رويدادها و شخصيت امپراتوران روم را در اختيار خواننده قرار ميدهد.
كتاب «زندگي قيصرها» روايت زندگي 12 امپراتور روم، از تولد تا مرگ، است. اثر سويتونيوس با شرحي از زندگي «يوليوس» قيصر آغاز ميشود و با سرگذشت امپراتور «دوميتيانوس» پايان ميگيرد. سويتونيوس در شرح جزييات دقتي شگفتآور دارد و تقريبا چيزي را از قلم نمياندازد.
شيوه دادگستري يا ستمگري و عياشي امپراتوران روم را برميشمارد و از رويدادهاي ريز و درشت زندگي خصوصي آنها آگاهيهايي خواندني به دست ميدهد. كتاب او وقايعنگاري، به معناي متداول آن نيست، بلكه زندگينامهاي است كه در آن، ترتيب زماني وقايع چندان جايي ندارد.
سويتونيوس، زندگينامهها را با شرحي درباره خانواده و تولد امپراتوران روم آغاز ميكند، سپس گزارشي از زندگي هر امپراتور تا زمان رسيدن او به قدرت به دست ميدهد. در اين ميان از جزيياتي همانند چهره، رفتار، شيوه لباس پوشيدن، سلوك و مسايل مربوط به وظايف ديواني و لشكري هر قيصر، نكاتي را برميشمارد و آنگاه از دسيسههايي كه عليه آنها صورت ميگرفت، مرگ و تشييع جنازه و واكنش مردم نسبت به آنان ياد ميكند. چنين شيوه نگارشي، نشان ميدهد كه هدف سويتونيوس نه داستانسرايي، بلكه به دست دادن چكيدهاي از زندگي هر فرمانروا به خواننده است.
اين نكته نيز درخور يادآوري است كه از رهگذر كتاب «زندگي قيصرها» ميتوان به آيين كشورداري در امپراتوري روم پي بُرد. براي نمونه، سويتونيوس كارهاي امپراتوران را در مورد شهر روم و ديگر قلمروهاي آنها بررسي ميكند و مخصوصا به رفتار آنها با سنا، شهسواران رومي و مردم مينگرد.
آنچه هم كه در اين زندگينامهها براي او ارزش و اولويت بيشتري دارد، شيوه دادگستري قيصرها يا گرايش آنها به ستمگري است. وي به مسايل اخلاقي و رفتاري هر امپراتور نيز با باريكبيني مينگرد و نمونههاي متعددي از آزمندي و كامجوي امپراتوران ميآورد. از اين رو ميتوان گفت كه طرحريزي زندگي نامهها در كتاب سويتونيوس بسيار روشمند و همراه با بازگويي جزيياتي است كه معمولا از ديد مورخان ديگر پنهان مانده است.
يكي از جزيياتي كه براي سويتونيوس ارزش بسيار دارد، مرگ و تشييع جنازه هر قيصر است. او به شيوهاي روايت گونه به اين موضوع ميپردازد و بخشهايي گيرا و جذابي پديد ميآورد. براي نمونه، درباره كشته شدن و تشييع جنازه قيصر «يوليوس» مينويسد: «دسيسهگران قصد داشتند جنازهاش را كشان كشان ببرند و در رودخانه بيندازند، اموالش را ضبط و قوانينش را ملغي كنند، اما از بيم ماركوس آنتونيوس كنسول، اين نقشه را كنار نهادند. وقتي مراسم تشييع جنازه اعلام شد، خرمني آتش در ميدان مارس، نزديك آرامگاه يوليا، بر پا شد و بالاي صفحه گوري زرين نهادند. درون آن تختي از عاج بود با پوششي به رنگ طلايي و ارغواني و بر بالاي آن ستوني قرار داشت و لباسهايي از آن آويخته بود كه هنگام كشته شدن بر تن داشت» (صفحات 108 و 109).
و به همين گونه جزييات ديگري در اين باره ميآورد و ما را به سفري آن سوي سدهها ميبرد. به تعبير مترجم انگليسي كتاب سويتونيوس، «دعوتمان ميكند كه زندگي امپراتوران را چونان قطعهاي از نمايشي بسيار ماهرانه بنگاريم» (ص 26).
موضوعات حاشيهاي و جزييات براي سويتونيوس داراي ارزشاند. براي مثال، او هنگام بازگويي سرگذشت «نرون» ـ امپراتور نامدار روم ـ ابتدا از خاندان و پدر او ياد ميكند، سپس به دوران كودكي او ميپردازد، از انجام مراسم سوگواري براي پدرش، علاقه به بازيها، صحنه نمايش، شيوه پاسخگويي به دادخواهان و تدبيري كه براي جلوگيري از جعل اسناد انديشيده بود، ياد ميكند.
از دلبستگي اين امپراتور به فراگرفتن موسيقي و آواز خواني، اسبسواري، نشانههاي آزمندي، تجملپرستي و ستمگري و مالاندوزي او سخن ميگويد و نيز درباره زيادهروي در ساختن بناها، كشتار مردم، بيرحمي و ميل به شهرت طلبياش نكتههاي باريكبينانهاي ميآورد. سويتونيوس چنين شيوه نگارشي را درباره ديگر امپراتوران نيز به كار ميبرد تا بدين گونه تصويري گويا و جامع از روش زمامداري آنها ترسيم كرده باشد.
سويتونيوس در نشان دادن فرومايگي و رفتار آزمندانه بسياري از قيصرهاي روم، اهل پردهپوشي نيست. درباره قيصر «آوگوستوس» مينويسد كه آلوده به قمار بود، تا بدان اندازه كه مردم اين لطيفه را درباره او ساخته بودند: «پس از دو بار شكست در دريا و از دست دادن كشتيهايش، به اميد بردن، پيوسته قمار ميكرد!» (ص 159).
يا درباره «تيبريوس» قيصر مينويسد: «پاي پول كه به ميان ميآمد لئيم و مالاندوز ميشد» (ص 208). از همه شگفتتر روايتي است كه درباره «كاليگولا» قيصر ميآورد و مينويسد: «اشتياقي فراوان به لمس كردن پول داشت و غالبا با پاي برهنه بر كوهي از طلا كه در محوطهاي بزرگ گرد آورده بود، راه ميرفت و گاه روي آن غلت ميزد» (ص 257).
«نرون» نيز از راه تهمت زدنهاي ناروا و غارت، در انديشه مالاندوزي ميافتاد. در فرومايگي «تيبريوس» نيز همين بس كه از اينكه از او درخواستي شود، همواره در وحشت بود (ص 208). درباره خونريزي و بيرحمي قيصرهاي روم، اشارههاي بسياري در كتاب سويتونيوس ميتوان يافت.
او مينويسد: «وقتي پدر و فرزند اسيري، از آوگوستوس قيصر تضرع كنان خواستند تا از خونشان درگذرد، فرمان داد قرعه بيندازند تا معلوم شود كه كدام يك جان به در خواهد بُرد و خود مرگ هر دو را نظاره كرد. چون وقتي پدر، كه گفته بود براي حفظ جان پسر حاضر است بميرد، كشته شد، آوگوستوس پسر را نيز واداشت تا خودكشي كند» (ص 120).
درباره بيرحمي «كلاوديوس» نيز اين را مينويسد كه او از نبرد گلادياتورها لذت ميبُرد، اما اگر يكي از جنگجويان حتي به طور اتفاقي به زمين ميافتاد، دستور ميداد او را بكشند. «ويتليوس» قيصر نيز از بوي خون سرمست ميشد (ص 375).
از اين گونه اشارهها و نكتهها در كتاب «زندگي قيصرها» فراوان است. همانند آنچه كه درباره بادهنوشي قيصرها ميآورد يا آنچه كه درباره پنهانكاري، تجملپرستي، ترس، تلون مزاج، حرص و آز، ديوانگي، ساخت بناها، فعاليت و ذوق ادبي، گشادهدستي، ميهماننوازي شماري از آنها، هنر رزم و بسياري موضوعات ديگر يادآور ميشود. همه اينها كتاب سويتونيوس را منبعي سرشار براي شناخت روزگاران امپراتوران روم ميسازد، افزون بر اينكه بر جنبههاي سرگرمكنندگي و جذابيت آن اضافه ميكند.
كتاب «زندگي قيصرها» سويتونيوس را احد عليقليان به فارسي ترجمه كرده است. اين كتاب با پيشگفتاري از مترجم آغاز ميشود. او در پيشگفتار خود از اهميت و جايگاه كتاب سويتونيوس و شيوه ترجمه اثر او به فارسي ياد ميكند. پس از توضيحي كوتاه درباره محتواي كتاب، مقدمهاي از «كاترين ادواردز»، استاد زبان و ادبيات كلاسيك در كالج بيربك لندن آمده است.
ادواردز در نوشتار خود از زندگي سويتونيوس، ساختار كتاب او، مقايسه آن با اثر «پلوتارك»، هدف سويتونيوس از نگارش «زندگي قيصرها»، درونمايه اثر او و سبك و شيوه زندگي نامهنويسي اين مورخ رومي و شيوه استفاده او از منابع و نيز تاثيري كه بر نويسندگان پس از خود گذاشته است، مطالب ريزبينانه و جامعي در اختيار خواننده قرار ميدهد.
منابع و گاهشماري امپراتوران روم و نقشهها، خواننده را به متن كتاب ميرساند. پس از متن، يادداشتهاي كوتاه و راهگشايي آمده است كه براي فهم پارهاي از اشارههاي سويتونيوس است. نمايه تفصيلي نامهاي خاص و نمايه موضوعي نيز پايانبخش ترجمه فارسي كتاب 580 صفحهاي اثر ياد شده است.
كتاب «زندگي قيصرها» سويتونيوس با ترجمه احد عليقليان را نشرني با شمارگان دو هزار نسخه و به بهاي 9800 تومان چاپ و منتشر كرده است. اين كتاب شايسته تقدير چهاردهمين دوره جايزه كتاب فصل در بخش تاريخ شده است.
ایبنا
|