کتاب :: به بهانه انتشار كتاب «عالم صلب و ترائب» حسين صدرينيا
به بهانه انتشار كتاب «عالم صلب و ترائب» حسين صدرينيا
18 آذر 1389
چاپ نخست كتاب «عالم صلب و ترائب» تاليف حسين صدرينيا از سوي نشر سايه روشن منتشر شد. اين اثر با استناد به آيات قرآن كريم تاكيد ميكند كه فرزند دختر و پسر در زمينه تداوم نسل انسان، هيچ تفاوتي با يكديگر ندارند و بلكه مهمتر از دختر يا پسردار بودن، داشتني نسل «پاك» و «شايسته» است.
بر مبناي جهانبيني توحيدي، همچنان كه هستي محدود و منحصر به اين دنياي به ظاهر محسوس و مادي نيست، سير تكويني و حركت انسان از مبدا اوليه تا مقصد نهايي نيز تنها به حيات دنيوي او خلاصه نميشود.
اگر همه آفريدههاي غيب و شهود (ناپيدا و پيدا) در نظام هستي در دو مجموعه كلي عوالم و موجودات تفكيك شوند، هريك از عوالم در واقع به مثابه ظرفياند كه بخشهايي از مخلوقات را در خود جاي دادهاند و البته خود نيز مخلوقند با اين تفاوت كه به صورت عالَم آفريده شدهاند.
قرآن كريم كه هيچ موضوع مرتبط با انسان را از نظر دور نداشته و آنچنان كه خود تصريح فرموده، توضيحي براي همه چيز به شمار ميرود؛ مبحث عوالم را به دو شكل مورد توجه قرار داده است؛ يكي تحت عنوان دنيا و آخرت كه به عنوان عوالم عمومي و كلان، همه مخلوقات و از جمله انسان را دربرميگيرند و ديگري، در قالب عوالم تكويني خاص انسان كه از عالم «ذر» تا جهنم يا بهشت را شامل ميشوند.
به بيان ديگر، كلام وحي، عوالم هستي را در سطح عام يا كلان ـكه همه موجودات و از جمله انسان را دربرميگيرندـ با دو عنوان كلي دنيا و آخرت مطرح ميكند و در سطح خاص يا خرد نيز از عوالم واقع در سير تكوين انسان قبل از دنيا، دنيا و بعد از دنيا نام ميبرد.
علامه محمدحسين طباطبايي(ره) در تفسير گرانقدر و ماندگار «الميزان» ضمن اين كه معارف انساني قرآن كريم را در سه بخش شامل معارف مربوط به زندگي انسان قبل از دنيا، دنيا و بعد از دنيا ميداند، در ادامه مباحث خود در اين باره ميگويد: «از كلام خداي تعالي بر ميآيد كه براي آدميان حياة و زندگي ديگري قبل از زندگي دنيا بوده [و] واضحتر اين كه انسان قبل از زندگي دنيا، زندگي ديگري داشته [است] و بعد از آن نيز زندگي ديگري خواهد داشت و زندگي سومش تابع حكم زندگي دوم او و زندگي دومش تابع حكم زندگي اولش است، پس انساني كه در دنيا است، در بين دو زندگي قرار دارد، يكي سابق و يكي لاحق [و] اين آن معنايي است كه از ظاهر قرآن استفاده ميشود.»
نبايد از نظر دور داشت كه سير تكويني حيات انسان در مرحله قبل از ورود به دنيا، صرفا شامل يك عالم نيست چنان كه برخي از صاحبنظران، آن را در قالب عوالم ذر، صلب و ترائب و جنيني طبقهبندي كردهاند.
يادآوري اين نكته ضرورت دارد كه مباحث مربوط به نخستين مرحله از عوالم پيش از دنيا يعني «عالم ذر» در كتاب جداگانهاي توسط نويسنده اين اثر به همين عنوان بررسي شده و مباحث اين كتاب، به دومين مرحله از عوالم قبل از دنيا يعني عالم «صلب و ترائب» اختصاص يافته است.
قرآن علاوه بر اين كه عبارت «صلب و ترائب» را بهطور دقيق به همين صورت در يكي از آيات به كار برده، در برخي آيات ديگر نيز به دوران اقامت تكويني انسان در وراي وجود والدين و پيشينيان خويش قبل از ورود به دنيا اشاره فرموده است.
چنين به نظر ميرسد كه در ميان همه عوالمي كه انسان از بدو خلقت در عالم ذر تا جاوداني شدن استحقاقي در جهنم يا بهشت طي ميكند، احتمالا هيچ عالمي به شگفتانگيزي عالم «صلب و ترائب» نباشد، زيرا در اين عالم وجود يك انسان بالقوه، دو پارچه است؛ نيمي در پشت پدر و نيمه ديگر در بطن مادر قرار دارد و از جنسيت، شكل و شمايل، مبدا ورود به عالم جنيني، سرنوشت و نيز مدت اقامتش در عالم دنيا، احدي بهجز خداوند اطلاع ندارد.
از سوي ديگر، آگاهي از حقايق عالم صلب و ترائب براي انسان حاضر در دنيا ضرورت دارد، زيرا جواب برخي از ابهامات و سوالات بشر در تبيين واقعيتهاي آن عالم نهفته است و اساسا بخشي از مشكلات تاريخي و مزمن بشريت، در سطح خرد و كلان همواره از عدم شناخت واقعيتهاي عالم صلب و ترائب سرچشمه گرفته است.
از سوي ديگر در طول تاريخ، ديدگاههاي مختلفي در زمينه نقش هريك از والدين در شكلگيري وجود انسان مطرح شدهاند كه در يك فصل از كتاب سعي شده است به مهمترين نظريات مطرح در اين باره اشاره شود و در كنار آنها نظر محافل علمي نيز مورد بررسي قرار گيرند.
مهمتر از همه، نظرات قرآن كريم درباره سير تكويني خلقت انسان در عوالم صلب و ترائب و جنيني است كه مطابق با دستاوردهاي علمي بشر امروزي و سبب تعجب دانشمندان در جهان امروز شده است.
در بخش ديگري از اين كتاب، همچنين نظرات قرآن كريم درباره يكسان بودن نقش دختر و پسر در امتداد نسل تبيين شده است كه ميتواند بسيار قابل تامل و آموزنده باشد.
بنابراين، تشريح حقايق عالم «صلب و ترائب» و چگونگي تاثير و تاثر وابستگيهاي انسان در آن، ضمن كمك به شفافسازي واقعيتها، به بسياري از ابهامات و توهمات پايان خواهد داد.
عالم صلب و ترائب در آيات قرآن كريم عبارت «صلب و ترائب» اصطلاحي قرآني است و به همين صورت در يكي از آيات سوره «طارق» به كار رفته: «فلينظر الانسان مم خلق، خلق من ماء دافق، يخرج من بين الصلب و الترائب، انه علي رجعه لقادر؛ پس انسان بايد با تامل بنگرد كه از چه چيز آفريده شده است؟ از آبي جهنده آفريده شده، [آبي كه] از صلب مرد و از ميان استخوانهاي سينه زن بيرون ميآيد، بيترديد خدا بر بازگرداندن انسان [پس از مرگش] تواناست(طارق، آيات 5 تا 8)». در شرح عبارت «صلب و ترائب» مذكور در اين آيه، مفسران قرآن كريم نظرات مختلفي را مطرح كرده و به قول علامه طباطبايي، اختلاف عجيبي به راه انداختهاند.
كلمه «صلب» از نظر معنوي به معناي پشت و كلمه «ترائب» جمع «تريبه» به معناي استخوان سفيد است و البته معاني متعدد ديگري نيز براي آن ذكر شده است. درباره اين كه منظور از دو واژه «صلب» و «ترائب» در اين آيه شريفه چيست، مفسران قرآن كريم نظرات گوناگوني مطرح كردهاند كه صاحب تفسير نمونه، شش مورد از آنها را برشمرده كه نخستين آنها اين است كه «صلب» اشاره به خود مردان و «ترائب» اشاره به زنان است، چرا كه مردان مظهر صلابت و زنان مظهر لطافت و زينتند، بنابراين آيه به تركيب نطفه انسان از نطفههاي مرد و زن اشاره ميكند كه در اصطلاح امروزي به ترتيب «اسپرم» و «اوول» ناميده ميشوند.
از سوي ديگر، به اعتقاد اكثر قريب به اتفاق مفسران قرآن كريم، دو عبارت «مستقر» و «مستودع» نيز كه در ميان آيات دو سوره از كلام وحي به چشم ميخورند، بهطور دقيق به دوران سير تكوين و اقامت انسان در عالم صلب و ترائب اشاره دارند: «و هو الذي انشاكم من نفس واحدة فمستقر و مستودع قد فصلنا الايات لقوم يفقهون؛ و او كسي است كه شما را از يك تن پديد آورد، پس [برخي از شما در دنيا] مستقرند و [برخي] در وديعتگاه قرار دارند [كه هنوز از صلب يا رحم خارج نشدهاند]، به راستي ما آيات [خود] را براي مردمي كه ميفهمند به تفصيل بيان كردهايم(انعام، آيه 98)».
صاحب تفسير الميزان در شرح اين آيه مينويسد: «كلمه "مستقر" هم به فتح قاف قرائت شده و هم به كسر آن. بنابراين اگر مستقر، به فتح قاف باشد، اسم مكان و به معناي محل استقرار خواهد بود و همچنين "مستودع" نيز به فتح دال به معناي مكاني كه وديعه را در آن قرار ميدهند، خواهد بود. اين دو كلمه در آيه "و ما من دابة في الارض الا عليالله رزقها و يعلم مستقرها و مستودعها كل في كتاب مبين(هود، آيه 6)" نيز آمده[اند] و در آيه مورد بحث، حذف و ايجاز بكار رفته و تقدير آن ـبنابر قرائت به فتح قافـ چنين است: "فمنكم من هو في مستقر و منكم من هو في مستودع" و بنابر قرائت به كسر قاف ـكه بهتر نيز ميباشدـ مستقر اسم فاعل و مستودع اسم مفعول و تقدير آن چنين است: "فمنكم مستقر و منكم مستودع" بعضي از شما كساني هستند كه مستقرند و بعضي ديگر آنان هستند كه مستقر نيستند [و] مراد از "مستقر" آن افرادي است كه دوران سير در اصلاب را طي كرده و متولد شده و در زمين كه به مقتضاي آيه "و لكم في الارض مستقر(بقره، آيه 36)" قرار گاه نوع بشر است مستقر گشته و مراد از "مستودع" آن افرادي است كه هنوز سير در اصلاب را تمام نكرده و به دنيا نيامده[اند] و بعدا متولد خواهند شد».
همچنين تعدادي از مفسران شيعه و سني، اين آيه را بهگونه ديگري تفسير كرده و منظور از «مستقر» را ارحام مادران و «مستودع» را صلب پدران دانستهاند يا بالعكس. بعضي نيز همه ديدگاههاي موجود در اين زمينه را برشمرده، اما خود اظهارنظر صريح و مشخصي نكردهاند.
شايان توجه است كه بسياري از علماي شيعه، بحث «صلب» و «ترائب» و ديگر آيات و رواياتي كه درباره عدم تفاوت بين فرزندان پسري و دختري صادر شده را، دليل بزرگي بر اين حقيقت ميدانند كه فرزندان فاطمه زهرا(س) ـچه نوادگان پسري و چه نوادگان دختريـ از صلب رسول خدا(ص) بوده و با همين آيات و روايات در پي اثبات اين موضوع برآمدهاند كه دخترزادگان؛ نه تنها فرزندان حقيقي انسان شمرده ميشوند؛ بلكه در بحث عنوان «سيادت» و مستحقان «خمس» آنان را در رديف فرزندان و نوادگان پسري به شمار آوردهاند كه از بين اين عالمان شيعه، ميتوان به بزرگاني مانند: علامه سيدمرتضي علمالهدي، علامه شيخ بهائي، علامه سيد محمدباقر استرآبادي (ميرداماد)، علامه كبير سيدنعمتالله جزائري، علامه محمدباقر مجلسي، علامه سيدمحمد اشرف (صاحب فضائلالسادات)، علامه ملامحسن فيض كاشاني، علامه سيدهاشم بحراني، علامه شيخ يوسف بحراني(صاحب حدائقالناضره)، علامه محمدمهدي نراقي، علامه ملا احمد نراقي، علامه فتحالله كاشاني، شيخ اسماعيل حقي البرسوي (صاحب تفسير روحالبيان)، علامه شيخ محمدباقر كمرهاي، علامه سيدحسين عربباغي، علامه محمدتقي جعفري، آيتاللهالعظمي دكتر محمد صادقي تهراني و ... اشاره كرد. (آفتاب آمد دليل آفتاب)
كتاب حاضر در پنج فصل سامان يافته است. در فصل نخست، عوالم عام و خاص انسان و همه مخلوقات ديگر معرفي شدهاند و در فصل دوم نيز جايگاه عالم صلب و ترائب در كلام وحي مورد بررسي قرار گرفته است. فصل سوم كتاب شامل دو بخش ميشود. بخش نخست آن به تشريح نظريات مطرح درباره نقش والدين در شكلگيري وجود انسان ميپردازد و بخش دوم نيز به تبيين نظرات قرآن كريم درباره فرآيند تكويني خلقت انسان اختصاص دارد.
در فصل چهارم كتاب اين سوال مطرح شده كه «آيا نسل انسان صرفا از طريق فرزند پسر امتداد مييابد؟» نويسنده كتاب در ادامه با استناد به آيات قرآن كريم نشان داده است كه اولا، فرزند دختر يا پسر در زمينه تداوم نسل انسان هيچ تفاوتي با يكديگر ندارند و ثانيا، داشتن نسل «پاك» و «شايسته» مهم است، نه دختر يا پسردار بودن.
در فصل پنجم كتاب نيز روابط و ارتباطات انسان در عالم صلب و ترائب تبيين و مصاديق آن در دو عرصه تكويني و تشريعي تشريح شدهاند.
لازم به ذكر است كه مولف اين كتاب، اواخر سال گذشته نيز دو عنوان كتاب با نامهاي «ارتباط هستي و انسان با خدا(تكويني و تشريعي)» و «روابط، ارتباطات و تعاملات انسان(1) عالم ذر» را منتشر كرد.
چاپ نخست كتاب «عالم صلب و ترائب» در شمارگان 1000 نسخه، 195 صفحه و بهاي 40000 ريال راهي بازار نشر شد.