اين سه كودك از مركز نگهداري كودكان بي‌سرپرست فرار مي‌كنند. آنها مي‌گريزند و در يك انبار قديمي كودكي عجيب را ملاقات مي‌كنند.
اين ماجرا بيشتر شبيه يك روياست. چرا كه كودكان اين قصه معتقدند كه «چشم بهشتي» را يافته‌اند و او را همراه خود به خانه آورده‌اند.
اين بچه‌هاي بي‌سرپرست در خانه‌اي به نام «وايت گيتز» زندگي مي‌كنند. وايت گيتز ساختماني سه طبقه است. باغچه‌اي دارد كه كف آن با سيمان فرش شده است و حصاري فلزي دورتادور خانه را احاطه كرده است. خانم «مورين» نيز آن را اداره مي‌كند.
آلموند به گفته خودش از كودكي آرزوي نويسنده شدن را داشته است. او با انتشار هر كتابش بيشتر و بيشتر در ميان كودكان دوستدار پيدا مي‌كند.
وي داستان اين كتاب را در 3 بخش تنظيم كرده است. بخش نخست با معرفي ارين لو، ژانويه كار و موش گالن آغاز مي‌شود. آلموند در بخش دوم به معرفي بلك ميدنز جائي كه «چشم بهشتي»‌در آنجا ديده مي‌شود، مي‌پردازد و بخش پاياني كتاب به رابطه كودكان با چشم بهشتي اختصاص يافته‌است.
اين كتاب را نسرين وكيلي به فارسي برگردانده است.
نشر آفرينگان «چشم بهشتي» را در 263 صفحه، با شمارگاه 1650 نسخه و به قيمت 3 هزار و 200 تومان منتشر كرده است.

 

 

 

 

خبرگزاری فارس