صفحه اول موضوعات ناشران نويسندگان راهنماي خريد چاپ کتاب
  •  انتقادات و پيشنهادات
  • اي باغ پر سخاوت انديشه هاي ناب .... پنهان به برگ برگ تو اعجاز آفتاب .... جان من و تو هرگز ، از هم جدا مباد .... اي خوب جاودانه ، اي دوست ، اي كتاب .... فريدون مشيري
    6 ارديبهشت 1403
    اخبار کتاب
    تبليغات
    اشتراک خبرنامه
    اشتراک قطع اشتراک
    نگاهی کوتاه به کتابهای منتشره
    عضويت در فروشگاه
      نام کاربري:
      کلمه عبور:
      کد امنيتي:کد امنيتي
      کد عبور:
    براي خريد بايد عضو باشيد. ثبت نام کنيد
    رمز را فراموش کرده ايد؟
    انتشارات ميثم تمار
    انتشارات پرتو خورشيد
    انتشارات آوای سورنا
    انتشارات نسل آفتاب
    بازديد کنندگان
    امروز: 8356
    ديروز: 9653
    جمع کل: 29449514
    سفارش تلفني كتاب    09121725800    (021)66977964 - 7   [دیگر شهرها] 

    کتاب :: یك رمان مذهبی
    یك رمان مذهبی
     
    29 اردیبهشت 1387 

    بیوتن

     در كشورمان نویسنده حرفه ای نداریم و اگر هم  باشند، خیلی كم هستند .در زندگی نویسندگان مان كه جستجو می كنیم – به جز استثناها – تعداد كتابهایشان برای نویسنده ایرانی تعجب برانگیز است. نویسندگان ما كم می نویسند. شاید یكی ازدلایل مهمش این باشد كه در دیار ما نویسندگی حرفه ای نشده است. شغل دوم یا گاه سوم  و چهارم یك نویسنده نوشتن است وهرچند سال یك بار كتابی را منتشر می كند. جالب هم هست كه بسیاری مواقع این كم نوشتن را با افاده های مختلف توجیه می كنیم.
     اگر به رضا امیر خانی از این منظر نگاه كنیم، می بینیم كه خلاف روال طبیعی ما، سعی كرده نویسنده ای حرفه ای باشد. تعداد كتابهایش، تعداد صفحاتی را كه به چاپ رسانده و سنش این را بهتر نشان می دهد. به همین دلیل هم خوانندگانش رفتارمتناسبی را درپیش گرفته اند كه منتظر كتاب بعدی اش باشند. فروش 4000 جلد كتاب درمدت برگزاری نمایشگاه این را نشان می دهد.
    2. رضا امیرخانی درمصاحبه هایش بیان كرده كه تا چه حد به جلال آل احمد ارادت دارد، زندگی پرماجرای جلال، صداقت وازروی درد نوشتن، این نویسنده را تحت تاثیر قرارداده است.
    دررمان بی وطن(بی و تن ،بیوتن) و در لا به لای سطور می توان شباهت های فردی آل احمد و امیرخانی را مشاهده كرد. او با صداقت و بی رحمی جامعه و نسل خود را به نقد می كشد. نكته قابل تامل این است كه علاقمندی موجب نشده كه مانند او شود وهمین موضوع مهم دلیل برهوش امیر خانی است. دیده ایم كه گاه علاقه به نویسنده ای –و شاگرد او بودن – موجب شده كه نویسندگان خوب و با استعدادی در زیر سایه استاد بمانند و بمانند وبمانند واكنون كه گاه اثری از آنها منتشر می شود، تقلیدی است از آن مرحوم مغفور [به همین خاطرهم هست كه بعضی از جشنواره ها متهم هستند به این كه فقط به شاگردان و همفكران استاد جایزه می دهند]
    امیرخانی سعی كرده فرزند دوران خود باشد. این را هم خودش می فهمد وهم خوانندگانش. به همین دلیل نوشته هایش او را به یاد هیچ كس می اندازد . او ازجلال فقط چیزهایی را كه باید یاد می گرفته ، یاد گرفته است.
    3. رضا امیرخانی سعی كرده اندیشه های خود را در داستان پیاده كند. او حتی این جمله كلیدی را به عنوان مشكل داستان یا قهرمان داستان خود انتخاب نكرده، آن جا كه به نقل از كندی یكی از روسای جمهور آمریكا آورده است: نپرسید كه كشورتان برای شما چه كار كرده ، بگویید كه شما برای كشورتان چه كار كرده اید.
    او دغدغه رفتن به سراغ چنین سوژه ای را ندارد. هرچقدرهم كه این جمله می توانست یك رمان به نام بی وطن بسازد[چنانكه روزی در دو كوهه كه امروز بسیارهم مشهور شده، یك رزمنده قدیمی كه مثل حاج مهدی دررمان بی وطن بدنش پراز تیر و تركش بود، وقتی شنید صاحبخانه زن وبچه اش را از خانه ریخته بیرون و در جوادیه دركوچه ای زیر یك سقف پلاستیكی زندگی می كنند و هیچ كس احوال از آنان نپرسیده، فریاد برآورد كه من دارم از كشوری دفاع می كنم كه حتی یك وجب آن مال من نیست و هكتار هكتار آن مال كسانی است كه با زن وبچه من اینطور رفتار می كنند]

     دغدغه اندیشه ای و داستانی نویسنده بی وطن چیزدیگری است. به همین خاطر نباید چندان مضمون رمان را در معنای لغوی آن جستجو كرد.
    4. داستان رضا امیر خانی در آمریكا می گذرد و ارمیا قهرمان داستان همچون هر كسی كه اول بار قدم به سرزمینی نا آشنا می گذارد، سرفرصت سرزمین فرصت ها را درك می كند. این موضوع می تواند پاشنه آشیل هر رمانی باشد اما روایت نویسنده به گونه ای است كه مخاطب ایرانی روابطی را كه بین شخصیت های داستان وجود دارد، خوب درك می كند. اصلا دغدغه امیرخانی موجب شده تا به موضوعی بپردازد كه متعلق به این سرزمین است. ارمیا جوان امروزی است كه دینداری را در دنیای مدرن تجریه می كند ومذهب را از دریچه بنگاههای دینداری، درسرزمینی كه بر پول سجده می شود، كشف می كند: خشی – چه حال خوشی به خواننده دست می دهد وقتی دم به دم همه به او می گویند حرام زده و لقبش همین می شود- یكی از مدیران شركت تحقیقاتی مذهبی  نیوجرسی از راه دین ارتزاق می كند. بیل كه در معرفی اش خشی-همین حرام زاده ای كه خدمت تان عرض كردم – خطاب به ارمیا می گوید:بعدا بایستی بیشتر با بیل آشنا شوی. بیل توی كمپانی مسئول ارشد تحقیقات اسلامی است. دكترای ادیان دارد اما یك جورهایی مجتهد است در فقه. البته خودش مسلمان نیست اما اجتهاد دارد... با روش e-learning  توی اینترنت طلبه مجازی یك مدرسه علمیه بوده است. الان فقیه است واجتهاد می كند. درس خارج هم می خواند. من خودم سوالات شرعی ام را از او می پرسم.
    خواننده ایرانی كه امروز بیش ازهرزمان سر و كارش با مذهب افتاده، خیلی زود داستان را با واقعیات زندگی روزمره منطبق می كند و لذت می برد از داستان ساختگی این نویسنده جوان.
    5. این رمان پرفروش خواهد شد. چون نویسنده اش یك موضوع فرعی از زندگی در جامعه امروز را نقد نكرده است. او روی نكاتی انگشت گذاشته  كه احتمالا خیلی ها – بخصوص خوانندگان آثار این نویسنده كه بیشتر جوانان تحصیلكرده و جویای جایگاه مذهب در دنیای امروزشان هستند پرسش اساسی آنان است.
    امیرخانی دغدغه های مذهبی و سرنوشت جامعه مذهبی در دنیای اقتصادزده را برای نوشتن انتخاب كرده است. شخصیت های داستان ، در یك جامعه متفاوت با جامعه ما ، هر كدام به شكلی با مذهب روبه رومی شوند كه گاه شباهت های عجیبی با مردمان جامعه ای كه در آن هستیم، پیدا می كند.
    ارمیا كه عمیقا مذهبی است و درد دین دارد ، درآن جامعه سفرمی كند و یافته ها و دلمشغولی ها ی خود را در اختیار مخاطب می گذارد. به همین دلیل پرسش های  مشتركی  به وجود می آید كه در داستان شكل گرفته است .
    دراین میان جایگاه نویسنده ای به نام رضا امیرخانی نیز دراین موشكافی مهم است. او در نقد این جامعه، دردمندی خود را پنهان نمی كند وسعی دارد با انتخاب زوایای ملموس برای خواننده اشك ریزان به جراحی بپردازد. آقای گاورمنت نقطه مقابل سهراب شهید است و ارمیا سعی دارد كه اورا هرگز فراموش نكند . آنجا كه آقای گاورمنت در قسمت های پایانی كتاب وقتی ارمیتا را می بیند ، درباره پروژه معماری قبر شهیدان می گوید: دست روی دل نگذارید ... بودجه اش تامین نشد و هنوز طرح همان جور مانده است ... ما،هم پیش خانواده شهدا شرمنده شدیم، هم پیش شما ... بودجه فقط تا مرحله تخریب شكل قبلی رسید...
    و چند صفحه قبل تر، حاج مهدی می گوید : خمینی یاد داد كه وسط جنگ، هر روز صبح بلند شویم  ودستمان را بگیریم به زانوی خودمان و بگویم یا علی ... بگوییم یا خدا . بعد رسیدیم به جایی كه صبح به صبح می گفتیم یا دولت ...  توی آمریكا صبح به صبح می گویند یا خودم ! من فكر می كردم یا خودم بهتر باشد از یا دولت! یا خودم را یك جورها یی می شد تبدیلش كرد به یا علی...
    6. نه ، نه. اشتباه نكنید. بی وطن یك رمان سیاسی نیست. حتی یك رمان اجتماعی هم نیست. بی وطن یك رمان مذهبی است. رمانی كه قهرمان آن در پی پیدا كردن پاسخ برای پرسش های امروزین هم نسلان خود است.

    احمد دهقان

     پايگاه لوح

     

    درخواست کتاب راهنماي خريد سبد خريد چاپ صفحه چاپ صفحه ارسال به دوست ارسال به دوست
    جستجو
  •  درخواست کتاب
  • ویلای تابستانی


    جنگ كه تمام شد بیدارم كن


    گنج قلعه ی متروك


    كتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز (دو جلدی )


    هنر آشپزی (دو جلدی )


    دل نوشته ها 1


    If you have problem to read Farsi words, please click on View >Encoding> Unicode-utf-8

    كليه حقوق محفوظ است، استفاده از مطالب با ذكر منبع بلامانع است  

    Email: info@sababook.com 

     

    طراحي و اجرا توسط: رسانه پرداز عصر جدید


    تبلیغات متنی: فروشگاه کتاب :: دانلود رایگان :: فروشگاه کارتون :: انتشارات کتاب
    خدمات اینترنتی: دامین ( domainهاستینگ ( hostingطراحی وب سایت ( websiteتجارت الکترونیک
    هفته نامه گویه :: فروشگاه اینترنت :: جامعه مجازی :: موسسه عدل :: خرید اینترنتی سریال :: کتاب :: موتور جستجو :: فال حافظ
    اخبار خانواده: آشپزی، تغذیه، بهداشت و سلامت، روانشناسی، سرگرمی، دکوراسیون، کودک، حوادث، محیط زیست، هنر، تلویزیون و سینما، فناوری، مشاوره حقوقی، کتاب
    اخبار ورزشی: اخبار ورزش فوتبال، والیبال، بوکس، کاراته، ایروبیک، جودو، پینگ پنگ، تیراندازی، هندبال، ووشو، کبدی، اسکیت، پرورش اندام، بدمینتون، تنیس روی میز، اسکی