کتاب :: درباره مجموعه داستانی «ماجراي پيچيده يك اتفاق ساده» نوشته مرجان نعمت طاوسی
درباره مجموعه داستانی «ماجراي پيچيده يك اتفاق ساده» نوشته مرجان نعمت طاوسی
18 آذر 1389
«اغراق در هر چيز راز نهفتهاي دارد كه سر در آوردن از آن را پيچيده ميكند»*
به تازگي نشر آگه اقدام به چاپ داستانهاي ايراني با عنوان «كارگاه داستان نو واژه» به سر پرستي فرهاد فيروزي كرده است.اين داستانها حاصل كار گاه و جلسات داستان نويسي نو واژه است و تاكنون دو كتاب ازاين مجموعه به چاپ رسيده كه «ماجراي پيچيده يك اتفاق ساده» از آن جمله است. «آقاي پي» كه عمر جاودانه دارد و نميميرد، «زامبي »كه با تفكر و استدلال منطقي بايد به كمك نويسنده بشتابد، «سيروز كبدي» كه تنها راه خلق اثرهنري را رسيدن به غم و اندوه ميداند، «سروتونين» دختري كه بايد حافظ صلح در جهان باشد، موجودي به نام «خوزه» كه انگيزه نويسنده براي ادامه رمان (بازي) است - كه دست آخر لاي در تاكسي گير ميكند واز داستان خارج ميشود - و سر انجام نويسندهاي كه بازي (رمان) را به پيش ميبرد، شخصيتهاي اين داستاناند. رمان از شش فصل تشكيل شده و در هر فصل ماجراي موازي پنج شخصيت اصلي روايت ميشود كه تداخل اين روايتهاي موازي در بخشهايي از داستان و ديدن يك حادثه از چند زاويه ديد، لحظههاي جذاب و نابي را آفريده است.داستان ساختاري غير خطي با روايتهاي موازي – مانند فيلم «پالپ فيكشن» يا «21 گرم» - دارد واز مولفهها و عناصري از ادبيات پست مدرن برخوردار است. براي مقايسه عناصر اصلي وعوامل تمايز مدرنيسم و پست مدرنيسم، ميتوان به جدول «ايهاب حسن» متفكر معاصر رجوع كرد: هدف فراداستان ازنظر منتقد معاصر «پاتريشيا وو»، خلق داستان و اظهار نظر همزمان درباره آن است. بينامتنيت – به نوعي ارجاع متن به متون ديگر يا ميل به باز نويسي گذشته در زمان نو است. در رمان پسامدرن، نخست تلميحات اثرگذار متون گذشته را در متن جاي ميدهند و سپس تاثيرشان را با بهره گيري از طعنه و رويدادهاي خلاف انتظار از ميان ميبرند. به اين ترتيب عوض شدن سير رويدادها در متن تازه، كيفيتي خلاف انتظار به متن ميدهد و معناي آن را تامل بر انگيز ميكند. در اين داستان هم آشنايي «خوزه» با مردي به نام «ژان» در زندان كه به جرم دزدي شمعدان گرفتار شده و كشيشي كه اقرار ميكند به عمد شمعدان هارا در كيف «ژان» جاسازي كرده تا او به زندان بيفتد، ارجاعي هجو آميز به «بينوايان ويكتور هوگو» است. نامگذاري بخشهاي داستان از روي نام فيلمها و كتابها نيز نمونههاي ديگري از بينامتنيت در اين اثر است. فروپاشي روايت كلان – انعكاس فرو پاشي روايت كلان، در متون پست مدرن ديده ميشود، يعني رويا رويي با روايت هاي متعددي كه هيچ يك را نميتوان بر ديگري برتري داد، چندان كه حتي راوي هم نميتواند مخاطب را متقاعد كند كه روايتش منسجم است. در رمانهاي پيشا مدرن اغلب با راوي داناي كل و مقتدري رو به روييم كه عامل يكپارچگي و انسجام اثر است. رمان پسا مدرن اما صداهاي مختلف، روايتهاي متعدد و گوناگوني را بيان ميكند كه تاحدودي حكم خرده روايت را دارند. در اين سبك اغلب روايتي يك دست و منسجم وجود ندارد كه خواننده منفعلانه آن را بخواند، بلكه مجموعهاي از روايتهاي موازي ارائه ميشود و مخاطب بايد اين روايات را كشف كند واين در حالي است كه غيبت يك صداي غالب و مقتدر جلب نظر ميكند. در اين رمان نيز با روايتهاي موازي و خردي روبه روييم كه مخاطب را به مشاركت درمتن فرا ميخواند واين همان مشاركتي است كه به باور «رولان بارت» معناي داستان را ميسازد. به سخن ديگر، رمانهاي پسا مدرن را ميتوان ذاتا آثاري چندصدايي دانست كه دعوت از مخاطب به مشاركت در پيشبرد اين خرده روايتها نشان از روح دموكراتيك حاكم بر اين گونه آثاردارد. شخصيت پردازي – شخصيت پردازي در داستانهاي پسامدرن بر پايه تفاوت است و نه هويت. شخصيت جاندار به شي بيجان تبديل مي شود ونامها كاربرد مستمري ندارند. در اين رمان نيز نامهايي را ميبينيم كه مخاطب را دچارگمراهي و ترديد درمورد ويژگيهاي اشخاص ميكند ؛ آقاي «پي» يا عدد پي و ناميرايي او و بيپاياني اعداد پي. «زامبي» قاعدتا موجودي خونخوار و غير انسان است، اما اين جا اهل منطق و استدلال است وحتي عاشق ميشود. «سرو تونين» ماده شادي آوري است كه در بدن ترشح ميشود اما اينجا موجب شادي ديگران و تضميني براي صلح جهاني است وسر انجام «خوزه» كه وجودي بدون ماهيت است. تناقض – راوي در اين رمان چند بار در مورد مرگ آقاي «پي»، اطلاعات غلط و متناقضي به مخاطب ميدهد. داستان داراي موقعيتهاي طنز آميز نابي نيز هست از جمله مضحك ترين آنها حلق آويز شدن آقاي «پي» است در حالي كه سرم به دست دارد و با طناب دار تاب ميخورد. مرگ اقتدار مولف – «جيمز جويس»، رمان نويس مدرن را همچون خداوندگاري ميداند كه پس از آفرينش جهان و انسان با آسودگي خيال در گوشهايي نشسته و ناخن هايش را ميگيرد. نويسنده در رمان مدرن صرفا» ساز و كاركلي شخصيتها را تعيين و سپس آنها را رها ميكند اما در رمان پسا مدرن، نويسنده قدرتي خداگونه ندارد و معناي متن نه وابسته به نويسنده بلكه حاصل تعامل خواننده و نويسنده است.در رمان پست مدرن شخصيتها بر استقلال خويش پاي ميفشارند و عليه نويسنده شورش ميكنند چندان كه گاه حس ميشود نويسنده تابع شخصيت هاست و شخصيتها اقتدار او را به چالش ميكشند. درحالي كه مولف مقهور شخصيتهاست اما در نهايت شخصيتها هم اقتداري ندارند و به حاشيه ميروند. نمونه اين وضعيت در رمان، درخستگي نويسنده از ادامه كار و نامههاي كه به «سرو تونين» و «زامبي» مينويسد و به اشتباهاتش در شخصيت پردازي و خلق كار اكترها اعتراف ميكند و نا تواني و حماقت خود را به رخ مي كشد، به چشم ميخورد.وي با گفتن اين جمله كه بايد بداني من توانايي مطلق ندارم « شخصيتها را به ادامه رمان و اين باربدون خود فرا ميخواند وملتمسانه از آنها ميخواهد خواسته هايش را در مورد ديگر شخصيتها ( آقاي «پي» و «سيروز كبدي») عملي كنند و آنها را از وضع بدي كه گرفتارش هستند وتنها مسببش نويسنده است برهانند. اما سرانجام حتي نامه نويسنده به دست شخصيت هايش نميرسد و بر اساس منطق تصادف كه بر كل اثر حكم فرماست، نابود ميشود و «سيروز كبدي» و آقاي «پي» دراحتضار خويش كه آفريده دست مولف است ميمانند و مولف خود از بازي خارج ميشود. «ماجراي پيچيده يك اتفاق ساده»، با وجود كاستيهايش اثر قابل تاملي است.
«ماجرای پیچیده یك اتفاق ساده»، نوشته مرجان نعمتطاوسی، از سوی نشر «آگه» منتشر شده است. این كتاب 141 صفحهای با قیمت 2800 تومان ارایه میشود.