صفحه اول موضوعات ناشران نويسندگان راهنماي خريد چاپ کتاب
  •  انتقادات و پيشنهادات
  • اي باغ پر سخاوت انديشه هاي ناب .... پنهان به برگ برگ تو اعجاز آفتاب .... جان من و تو هرگز ، از هم جدا مباد .... اي خوب جاودانه ، اي دوست ، اي كتاب .... فريدون مشيري
    6 ارديبهشت 1403
    اخبار کتاب
    تبليغات
    اشتراک خبرنامه
    اشتراک قطع اشتراک
    نگاهی کوتاه به کتابهای منتشره
    عضويت در فروشگاه
      نام کاربري:
      کلمه عبور:
      کد امنيتي:کد امنيتي
      کد عبور:
    براي خريد بايد عضو باشيد. ثبت نام کنيد
    رمز را فراموش کرده ايد؟
    انتشارات ميثم تمار
    انتشارات پرتو خورشيد
    انتشارات آوای سورنا
    انتشارات نسل آفتاب
    بازديد کنندگان
    امروز: 6944
    ديروز: 9653
    جمع کل: 29448102
    سفارش تلفني كتاب    09121725800    (021)66977964 - 7   [دیگر شهرها] 

    کتاب :: "نقدی بر كتاب از كنج چندم دایره"سروده مظاهر شهامت
    "نقدی بر كتاب از كنج چندم دایره"سروده مظاهر شهامت

    4 بهمن 1387

     

     از كنج چندم دایرهبر فراز عالم رویدادها

     

    اسبی می رود از این خیابان به بالا هر روز

    در عصری زرد

    سفید و گردن فراز و افراشته دم

    می رود می تازد و شیهه‌اش موسیقی مسحور

    "صفحه 11 شماره 6"

     

    جدا شدن از خود‘ از متن واقعی خود و صورتی كلی به خود گرفتن یعنی پرتاب شدن به دنیایی تجریدی كه چیزی از تجربه های فردی به همراه ندارد یعنی زبانی كه از جهان رویدادها سخن می گوید؛ این زبان‘ زبان منطقی  است كه با زبان شاعرانه متفاوت است.

    زبان شاعرانه با استعاره سر و كار دارد و به همین دلیل است كه از تجربه‌های فردی فاصله نمی گیرد و باری از احساساتی را به دوش می كشد كه از ذهن شاعر تا ذهن مخاطب حمل می‌شود.

    امری كه داریوش آشوری در مقاله خود به نام زبان‘ زبان شعر به خوبی به آن اشاره دارد.

    او می گوید:

    « زبان شعر زبان طبیعی را رها نمی‌كند و اگرچه در آن پهنه رفتارها و گزینش‌های ویژه خود را دارد‘ اما از گوهر زبان طبیعی، زبان«مادری» خود، كه آیینه نهاد و تاریخ و تجربه قومی است بیشترین بهره را می‌گیرد. »

    آن چه مخاطب را به سمت اثر می‌كشاند و او را مجذوب خود می‌كند در بیان همان تجربه‌هایی است كه شاعر آنها را با مخاطب خود در میان می‌گذارد و آنها را با او شریك می‌كند.

    در این شراكت احساس‘ شاعر بازیگری رند است كه تماشاگر را به صحنه نمایش كشانده و به او نقش‌های دلخواه خود را می‌دهد. مخاطب بی آن كه خود بفهمد در ساخته شدن یك متن از پیش طراحی شده شركت می كند.

    اگر چنین اتفاقی بیافتد یعنی پدیدآورنده اثر توانسته است‘ او قادر شده است كه مخاطب خود را به درون اثر خود  بكشاند.

    این امر چگونه میسر می‌شود؟ با شعبده بازی در درون متن و گول زدن مخاطب؟

     اما خالق اثر همواره دوست دارد مخاطبین خود را جزء زیرك ترین‌ها فرض  كند بنابراین او فقط می تواند با روش‌هایی قاعده‌مند مخاطب را در اثر خود شركت دهد.

    و در این جا می‌توان از زبان طبیعی در شعر به عنوان یكی از این قواعد نام برد. زبانی كه نمی خواهد بر فراز جهان واقعی،  ترازوی قضاوت خود را در دست گرفته و حوادث را سبك و سنگین كند.

    با این زبان مخاطب در مكانی آشنا با جهانی تازه مواجه می شود. او با این زبان خود را از بند زبان منطقی كه كلمات همیشگی را در قالبی غریب و نامانوس می ریزد رها می‌كند.

    در شعری كه در ابتدای این متن از كتاب "از كنج چندم دایره" آمده و در بسیاری دیگر از سروده‌های این كتاب، اتفاقی كه در اثر رخ داده آن را در مقام كلیتی فارغ از ذهنیت شاعر و تجربه های عینی او قرار می دهد.

     

      تصاویر هرچند سعی شده خوب ساخته شوند، اما به دلیل تجریدی بودن زبان از ذهن گریز می‌زنند و هرگز  تصویر "عصر زرد" یا موسیقی مسحور در ذهن جای نمی گیرد و یا:

     

     

    وقتی دزدیدند دریا را و

    سوار هواپیما فرار كردند

    ماهیان رگ های من تازه فهمیدند

    آشوب موج‌ها را باید

    همیشه در چشمان نگران ببینند

    ...

    "صفحه 62 شماره 33"

     

    با خوانش كتاب "از كنج چندم دایره" از چنین منظری، می‌توان به یك تقسیم بندی فهرست‌وار  از شعرهای آن دست پیدا كرد.

    دسته اول اشعاری هستند كه مخاطب در آنها، در دایره درونی اثر قدم می‌زند و پس از كسب تجربه‌هایی تازه از آن خارج می شود.

    در میان این اشعار گاه مصرع های بسیار موفق دیده می شود.

     

    روی پل می ایستی

    هوای خنك در سینه ات

    چشم هایت را آب می برد

    به یاد می آوری

    زنی در شبی

    ستاره ها را شیر می داد

                                                                     "صفحه 14 شماره 8"

     

    در این چند مصرع زبان شاعر از زبان منطقی فاصله می‌گیرد و در تبادل احساس به بیانی بی تكلف دست پیدا می كند.

     

     و دسته دوم اشعاری هستند كه مخاطب را فقط در كنج‌هایی نا‌مانوس گیر می‌اندازند.

    در مواجهه با این دسته از شعرهای كتاب‘ مخاطب پس از تلاش برای درك زبان شاعر با انبوهی از كلمات كلیشه‌ای مواجه می‌شود كه متن را به سمت هر چه تجریدی بودن پیش می‌برند. درنهایت زبان غیر طبیعی متن او را مایوس و دل زده می سازد.

    زبان تجریدی این اشعار مخاطب را از تجربه‌های شخصی شاعر دور می‌كند و مانع از همراهی او با زبان شاعر می‌شود.

    مخاطب از این دایره بیرون می‌آید، ذهن خود را می‌كاود و كلمات كلیشه‌ای را از آن بیرون می‌ریزد. او قبلا  بسیاری از این كلمات را در بسیاری متن‌ها خوانده  و از آنها خسته شده است.

     

    مادربزرگ ایستاده بود به تو بگوید

    بعد از من ستاره‌ها را نشمار

    و پاك كن رد پایت را از هر چه آسمان

    اصلا

    هر چه آسمان است را پاك كن.

     

    "صفحه 98 شماره 52"

     استفاده از كلمات كلیشه‌ای كه معناهای مایوس كننده همیشگی را به دوش می كشند باعث می‌شود كه  مخاطب حتا  در آن دسته از  اشعار این كتاب كه از زبان شاعرانه استفاده شده و شاعر از مفاهیم تجریدی دوری گزیده است از همراهی با اثر باز بماند.

    مثل استفاده از عبارت رقص پر و كلمات پرنده‘ نان و سهم در شعر زیر:

     

    پرنده

    پرنده‌ای

    در روی میز‘ نان سهم تو را نوك می زنند.

    كی برگشتی كه اتاق از رقص پرها آكنده است؟

    "صفحه 14 شماره 8"

     

    یا باد، پر، اتاق، دریا در مصرع های زیر:

     

    باد و پرها در اتاق

    قفسه های پر از آواز

    این همه عكس خانوادگی

    پوست می اندازد دست های او

    و دریا در ناكران وجودش لب پر می زند ...

    "صفحه 86 شماره 46"

     

    این كلمات گویا قرار است سنگینی همه احساسات شاعرانه  را از اول تا آخر كتاب به دوش بكشند و در تمام شعرها نقش كلیدی داشته باشند.

    برای روشن شدن این موضوع می‌توان به تمام صفحات كتاب مراجعه كرد و كلمات «پنجره»‘« ماه» ‘«ستاره» ‘«دریا» ‘«پرنده» ‘«آینه» ‘«حوض» ‘«شب» و «باران» را كه بارها و بارها در این اشعار تكرار شده اند یافت.

    با گذر از این دسته بندی فهرست وار و بررسی یكایك اشعار این كتاب به طور مجزا،  شاید بتوانیم به این نتیجه برسیم كه هر كدام از این اشعار از دنیای شاعری سخن می‌گویند كه از اشیای پیرامون و رویدادهای روزمره الهام گرفته و سروده های خود را با رنگ محیط آمیخته است.

    این محیط تاثیری عمیق بر كلام او به جا گذاشته و شاعر با این اثرپذیری از محیط به زبانی منطقی پناه برده.

     در این میان همان اشیا و رویدادها او را هر لحظه به گذشته‌های فراموش شده یا رویدادهای در حال فراموش‌شدگی حركت داده‌اند و این امر موجب خلق زبانی شده كه از دنیای اشیا و محیط به دنیای واقعی انسان امروزی راه پیدا نكرده است.

      می توان گفت این زبان فقط در وصف الهه‌ای ایستاده بر فراز رویدادهای محكوم به فراموشی موفق بوده است. الهه‌ای كه سعی می‌شود در جای جای این كتاب به شكل اسطوره‌ای حضور داشته باشد و وصف او تصویری از زمان‌های دور و مكان‌های  فراموش‌شده ایجاد كند.

     این اوصاف بر ذهن مخاطب حك می‌شوند  اما در اندك زمانی رنگ می‌بازند.

     

     

     

     

     

     مجله فرهنگی اجتماعی پیام باران 

    درخواست کتاب راهنماي خريد سبد خريد چاپ صفحه چاپ صفحه ارسال به دوست ارسال به دوست
    جستجو
  •  درخواست کتاب
  • ویلای تابستانی


    جنگ كه تمام شد بیدارم كن


    گنج قلعه ی متروك


    كتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز (دو جلدی )


    هنر آشپزی (دو جلدی )


    دل نوشته ها 1


    If you have problem to read Farsi words, please click on View >Encoding> Unicode-utf-8

    كليه حقوق محفوظ است، استفاده از مطالب با ذكر منبع بلامانع است  

    Email: info@sababook.com 

     

    طراحي و اجرا توسط: رسانه پرداز عصر جدید


    تبلیغات متنی: فروشگاه کتاب :: دانلود رایگان :: فروشگاه کارتون :: انتشارات کتاب
    خدمات اینترنتی: دامین ( domainهاستینگ ( hostingطراحی وب سایت ( websiteتجارت الکترونیک
    هفته نامه گویه :: فروشگاه اینترنت :: جامعه مجازی :: موسسه عدل :: خرید اینترنتی سریال :: کتاب :: موتور جستجو :: فال حافظ
    اخبار خانواده: آشپزی، تغذیه، بهداشت و سلامت، روانشناسی، سرگرمی، دکوراسیون، کودک، حوادث، محیط زیست، هنر، تلویزیون و سینما، فناوری، مشاوره حقوقی، کتاب
    اخبار ورزشی: اخبار ورزش فوتبال، والیبال، بوکس، کاراته، ایروبیک، جودو، پینگ پنگ، تیراندازی، هندبال، ووشو، کبدی، اسکیت، پرورش اندام، بدمینتون، تنیس روی میز، اسکی